میخوام تلاشمو بکنم ، نمیتونم هیچجوره بیخیال موفق شدن بشم، برنامه ریزی خیلی مهمه ، گزینه ایی که من باهاش مشکل دارم ولی میخوام سعی کنم بشه و میدونم میشه، به هیچکس تکیه نمیکنم ، از هیچکس کمکی نمیخوام چون میدونم هیچکس واسه من کاری انجام نمیده ، بالاخره این طلسم لعنتی رو میشم ، میدونم میشه ، باید کمتر عصبانی بشم، حرص خوردنو حذف کنم دارم به عزیزام آسیب میرسونم ، من بابت همه عصبانیتام از عزیزام معذرت میخوام ، درستش میکنم
امشب به حدی دلم گرفت ک احساس کردم ما هیچکی رو نداریم ک کمکمون کنه داداشم دردودل کرد باورم نمیشه از کسی ک دوسش داشت اونقدر قشنگ تعریف کرد ک دلم کباب شد از عمد این کارارو میکنی خداجون؟؟؟ شمر بابت همه چیز دمت گرم ولی تا کی باید حسرت ی چیزایی رو خورد ک انگار از عمده سخته با خدای خودتم غریبه بشی ، سخته وقتی دلت گرفته حتی خدا دیگه جز گزینه های تو ذهنت واسه دردودل نباشه ، اینکه بگی خدا درستش میکنه ولی بدونی الکی داری خودتو گول میزنی سختههههه میدونی تازه فهمیدم
چرا بعضی از آدما اونقدررررررر خوش شانسن که حتی از درو دیوار واسشون شانس میباره؟؟؟ چرا اخه من نمیفهمم تبعیض تا کجا ؟؟ تاکی؟؟ این انصاف نیست اصلا حداقل ی مدت از زندگیتو اونجوری ک باید نگذرونی اوکی ولی اخه بعدش باید اوکی شه دیگه خسته شدم ، چرا هرکاری میکنم اوضاع رو عوض کنم نمیشه؟ چرا هرچی دست و پا میزنم نمیشه؟؟ کجایی خدا؟؟میبینی؟ من دیگه هیچی رو نمیتونم درک‌کنم ، داری اذیت میکنی ؟؟ شوخیه؟ از شانس بقیه هم بده ب ما ی مدت مارو هم ببین داری چی ب روز من میاری
اخ ک دلتنگ اینجا شده بودم با این مریضی وقت نشد ب کارام برسم ولی نمی‌دونم این دلتنگیای بیخودی چیه ؟ اصلا نمی‌دونم واسه کیه؟ واسه چیه ؟؟ خدا خواست هست ؟؟ نمیخوام دیگه یادآوری کنم خودت دیدی ،شنیدی ، چجوری اینقدر ی آدم می‌تونه بی انصاف باشه هرچند اینجور آدما بهت میفهوونن فقط باید ب خودت اعتماد کنی ، از خودت کمک بخوای میگذره این روزا هم ،ب خوشی بگذره واسه هممون انگار کلا وجودم از احساسات خاالی شده من قبلاً اینجوری نبودم
درباره این سایت